English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4037 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
Other Matches
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
throttling U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
batch U قسمت
percentages U قسمت
percentage U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
unit U قسمت
caboodle U قسمت
snick U قسمت
units U قسمت
portions U قسمت
portion U قسمت
instalments U قسمت
batches U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
sections U قسمت
section U قسمت
piece U قسمت
pieces U قسمت
data division U قسمت
installments U قسمت
instalment U قسمت
arm U قسمت
plank U قسمت
ratios U قسمت
sect U قسمت
sects U قسمت
division U قسمت
segment U قسمت
segments U قسمت
kismet U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
internode U قسمت
department U قسمت
divisions U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
in sections U قسمت قسمت
compartment U قسمت
feck U قسمت
head stall U قسمت سر
in part U در یک قسمت
ratio U قسمت
compartments U قسمت
Corp U قسمت
dole U قسمت
departments U قسمت
grist U قسمت
detachment U قسمت
rasher U قسمت
rashers U قسمت
canto U قسمت
component U قسمت
agency U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
components U قسمت
part U قسمت
cantos U قسمت
detachments U قسمت
agencies U قسمت
partition U قسمت
party U قسمت
partitions U قسمت
serviced U قسمت یکان
intercommand U بین قسمت
standing part U قسمت ایستا
standing part U قسمت ثابت
staddle U قسمت تحتانی
service U قسمت یکان
interservice U داخل قسمت
midst U قسمت وسط
key facility U قسمت مهم
service department U قسمت خدمات
activities U قسمت یکان
signal corps U قسمت مخابرات
sales department U قسمت فروش
lot U بهره قسمت
forehand U قسمت ممتاز
broad U قسمت پهن
sapper U قسمت مهندسی
activity U قسمت یکان
linear portion U قسمت خطی
medical department U قسمت بهداری
intelligence service U قسمت اطلاعات
mass U قسمت عمده
organizations U یکان قسمت
tail end U قسمت انتهایی
organization U یکان قسمت
organisations U یکان قسمت
bulk U قسمت عمده
bulk U قسمت بزرگ
beginnings U قسمت اول
beginning U قسمت اول
slices U سهم قسمت
masses U قسمت عمده
massing U قسمت عمده
tag end U اخرین قسمت
department U قسمت شعبه
department U قسمت هیئت
subactivity U قسمت جزء
flattest U قسمت پهن
flat U قسمت پهن
straightest U قسمت مستقیم
straighter U قسمت مستقیم
straight U قسمت مستقیم
departments U قسمت شعبه
departments U قسمت هیئت
submultiple U خارج قسمت
slice U سهم قسمت
sale department U قسمت فروش
foreparts U قسمت جلو
operating agency U قسمت اجرایی
radical U قسمت اصلی
radicals U قسمت اصلی
component U عضو قسمت
components U عضو قسمت
share U بهره قسمت
shared U بهره قسمت
shares U بهره قسمت
pouf U قسمت پف کردن
northwards U قسمت شمالی
purchasing department U قسمت خرید
purchasing office U قسمت خرید
naval establishment U قسمت دریایی
moiety U قسمت مساوی
installation U قسمت نظامی
installations U قسمت نظامی
palmation U قسمت پنجهای
personnel section U قسمت پرسنلی
overflow section U قسمت سر ریز سد
where U درکدام قسمت
sect U قسمت کردن
sects U قسمت کردن
sapper U قسمت حفاری
sappers U قسمت حفاری
partition U قسمت کردن
partitions U قسمت کردن
forehands U قسمت ممتاز
sappers U قسمت مهندسی
prelude U قسمت مقدماتی
preludes U قسمت مقدماتی
millesimal U یک هزارمین قسمت
middle part U قسمت میانی
forepart U قسمت جلو
reconnaissance party U قسمت شناسایی
initials U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
initialled U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
initialed U اولین قسمت
initial U اولین قسمت
retraining command U قسمت ندامتگاه
men's apartments U قسمت مردانه
running part U قسمت رونده
patrol U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
patrols U قسمت گشتی
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1cartridge
1i was rebelling now
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com